در این مقاله، پیدایش و تحول صنایع ماشینی در ایران از دوران قاجاریه تا انقلاب اسلامی 1357 هجری شمسی مطالعه شده است. در مطالعه حاضر بر نقش دولت در صنعتی شدن با تأخیر تأکید شده است. برای این منظور، به نقش دولت در ایجاد نهادهای مناسب و اتخاذ استراتژی تجاری در صنعتی شدن، توجه شده است. از آن جا که در ادوار مختلف تاریخی، ماهیت و نقش دولت در اقتصاد متفاوت بوده، این دوره طولانی به چند دوره فرعی تقسیم شده است. در دوره اول که از میانه سده نوزده میلادی آغاز و تا اوایل سده بیستم ادامه داشته است، دولت پدر سالار و سنتی قاجار از ایفای نقش توسعهای در اقتصاد عاجز بود. این عامل همراه با آزادی تجارت که در آن دوره به ایران تحمیل شده بود.مانع حمایت از صنایع نوپای داخلی میشد. به همین دلیل اولین تجربه کشور در زمینه صنعتی شدن با شکست مواجه شد. در دوره بین دو جنگ جهانی، دولت ایران نوسازی شد و نقش توسعهای در اقتصاد کشور ایفا کرد. اصلاح نظام اداری، اصلاح نظام مالی و پولی کشور، تأمین امنیت داخلی، وضع قوانینی که موجب تحکیم حقوق مالکیت میشد، اصلاح نظام آموزشی، سرمایهگذاری در زیرساختهای فیزیکی و برقراری حمایت گمرکی، زمینه مناسبی را برای سرمایهگذاری در زیرساختهای فیزیکی و برقراری حمایت گمرکی، زمینه مناسبی را برای سرمایهگذاری دولت و بخش خصوصی در صنایع ماشینی فراهم آورد. در این دوره بود که بنیاد صنایع ماشینی ایران استوار شد.
دوره سوم، سالهای پر آشوب 1320 تا 1332 را در بر میگیرد. اشغال ایران توسط متفقین، اختلال در تجارت جهانی در سالهای جنگ، بیثباتی مزمن سیاسی و اقتصادی به دلیل ضعف دولت مرکزی و قدرتیابی نیروهای گریز از مرکز وقایع این دوره است. تحریم نفتی ایران در اواخر این دوره با رشد سریع صنعتی منافات داشت.
در دوره چهارم (سالهای 1334-1357)، با قرار گرفتن ایران در حوزه نفوذ غرب و افزایش کمکهای خارجی و درآمدهای نفتی، پایههای قدرت دیکتاتوری در کشور تحکیم شد، و یک بار دیگر، دولت نقش جدیدی در توسعه اقتصادی و صنعتی کشور به عهده گرفت.
در همین دوره بود که با ایجاد سازمان برنامه و اجرای چهار برنامه عمرانی، دولت به سرمایهگذاری عظیم برای ایجاد زیرساختهای فیزیکی، توسعه سرمایه انسانی و ایجاد ظرفیتهای تولیدی به ویژه در بخش صنعت اقدام کرد.
در این دوره، دولت آگاهانه از شکلگیری و بسط قدرت اقتصادی طبقه نوخاسته و جدید سرمایهداران صنعتی حمایت کرد. حمایت دولت از صنایع داخلی دراین دوره در چارچوب استراتژی جایگزینی واردات صورت میگرفت. دولت با تثبیت نرخ ارز، ارائه اعتبارات سهل و ارزان، تأمین انرژی ارزان برای صنایع و سرکوب تشکلهای کارگری، سیاست خود را دنبال میکرد. ایجاد نهاد جدیدی تحت عنوان بانک توسعه صنعتی و معدنی در این دوره نقشی مهم در توسعه بخش خصوصی داخلی و ترویج سرمایهگذاری خارجی با مشارکت بخش خصوصی ایران داشت.
هر چند اتخاذ این سیاستها و تدابیر، به رشد سریع صنایع داخلی در این دوره انجامید، حمایت بیدریغ از صنایع به ساختار شبه انحصاری صنایع در بازار داخلی و رخوت فناورانه انجامید. صنایعی که به این ترتیب در کشور پا گرفتند فاقد توانایی رقابت با محصولات مشابه خارجی شدند. به علاوه، صنایع ماشینی کشور به شدت محتاج واردات کالاهای سرمایهای، واسطهای و خدمات فنی و مشاورهای شرکتهای خارجی بودند. از این رو، میتوان گفت روی دیگر توسعه صنعتی در چارچوب استراتژی جایگزینی واردات، اتکای بیش از حد به درآمدهای حاصل از صادرات نفت. در واقع بستگی به نفت و عقبماندگی صنایع ایران، نقطه ضعف صنعت داخلی در دوره قبل از انقلاب بود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |