1- استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
2- دانشجوی دکتری برنامهریزی رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی ، Rezaomidi79@gmail.com
چکیده: (11238 مشاهده)
سیاستگذاری اجتماعی، رشتهای علمی است که شامل جزئیات پیچیدهای دربارۀ طراحی و تحلیل سیاستهای اجتماعی است. سیاستگذاری اجتماعی، همچنین، مجموعه اقدامهایی است که دولتها برای مواجهه با مشکلات اجتماعی، بهویژه، در حوزههای بهداشت، آموزش، مسکن، رفاه و تأمین اجتماعی در دستور کار قرار میدهندکه نقش تأثیرگذاری در ارتقای مشروعیت سیاسی آنها دارد. توجه به این نوع سیاستگذاری، بهویژه، در دورانی که جوامع مختلف با انواعی از عدم قطعیتها و مخاطرههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مواجهاند اهمیت دوچندانی یافته است و به همین نسبت، انواعی از مناقشههای نظری و عملی حول این بحثها وجود دارد. به رغم اینکه در ایران، سیاستهای اجتماعی درمعنای عملی آن از چند دهه پیش از جانب دولتها اعمال میشده است، اما در معنای علمیِ آن بحث جدیدی است و در دانشگاهها چندان مورد توجه نیست. این موضوع سبب شده است که مفاهیم و نظریههای این حوزه، گاه با تداخلها و نارساییهایی مطرح شود. در این مقاله، سعی شده است با توجه به مناقشههای موجود در حوزۀ سیاستگذاری اجتماعی، زمینههای شکلگیری و رویکردهای نظری این حوزه دستهبندی شود. مقاله، با رویکردی توصیفی، ضمن بررسی انواع تعریفهای ارایهشده دربارۀ سیاستگذاری اجتماعی، رویکردهای نظری مربوطه را در سه دسته نظریههای: بازنمایی، هنجاری و تبیینی جای میدهد و براساس مطالعات انجامشده در دهههای اخیر، بطور مصداقی هرکدام از این دستهها را توضیح میدهد. در این مقاله، نشان داده میشود که نادیده گرفتن تفاوتهای زمانی و تغییرات نهادی در کشورهای مختلف و همچنین همزمانی مطالعات این حوزه با افول دولتهای رفاه، نارساییهای را در توان تبیین و توصیف این رویکردها موجب شده است. همچنین تأکید صرف بر ماهیت و میزان هزینههای رفاهی و اجتماعی دولتها، نمیتواند نماگر مناسبی برای تحلیل نظام رفاهی و رویکرد غالب سرمایهگذاری اجتماعی در کشورهای مختلف باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1393/11/29 | پذیرش: 1393/11/29 | انتشار الکترونیک: 1393/11/29