به بیان بسیار ساده، ناسازگاری زمانی به معنای عدم پیشبرد سازگار برنامههای (خوب) در طول زمان است. به عبارت دیگر، ناسازگاری زمانی، به موقعیتی اطلاق میشود که ترجیحات تصمیمسازان اقتصادی طی زمان تغییر کرده باشد، به نحوی که آنچه در یک نقطه زمانی ترجیح داده میشود، با ترجیحات تصمیمسازان در نقطه زمانی دیگر سازگار نباشد. در زندگی روزمره پیوسته با مشکل ناسازگاری زمانی سر و کار داریم. میتوان گفت تمام سیاستها و برنامهریزیهای اقتصادی بهویژه در حیطه اقتصاد به دلیل عدم پایبندی دولتها به برنامههای اعلام شده و وجود عقلانیت جمعی و عمومی در استفاده از اطلاعات، دچار این مشکل هستند. بررسی این مسئله و آگاهی درباره جنبههای مختلف آن بسیار مهم است. بنابراین بر هر سیاستمدار و برنامهریز اقتصادی واجب است درباره این مسئله و ثمرات آن اشراف کامل داشته باشد. در مقاله حاضر، بحث ناسازگاری زمانی از جنبههای گوناگون (در قالب برنامهریزی پویا، نظریه بهینه کنترل و نظریه بازیها) با مصادیق متعدد بیان میشود. هدف اصلی این مقاله، علاوه بر بررسی مفهوم ناسازگاری زمانی، تبیین و اثبات این موضوع نیز هست که تمام سیاستهای اقتصادی به نحوی با مشکل ناسازگاری زمانی مواجه هستند. درک این مطلب، بیانگر اهمیت موضوع ناسازگاری زمانی و لزوم توجه بیش از بیش سیاستمداران و برنامهریزان اقتصادی به این موضوع است. از این رو، برای دستیابی به اهداف بیان شده، از مثالها، اثباتها، تحقیقات انجام شده و ریاضیات استفاده شده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |