چکیده: توافقات ترجیحی ابتداییترین شکل پیمانهای تجاری هستند که طی آن کشورها با تبادل لیست کالایی به یکدیگر تخفیف تعرفهای اعطا میکنند. هر کشوری نیز تلاش میکند با پیشنهاد لیستی بهینه از کالاهای صادراتی خود هم سهم بازاری بیشتری در کشور مقابل کسب کند و همتراز تجاری خود را بهبود بخشد. در مطالعهی حاضر اثر توافقات ترجیحی ایران و پنج شریک تجاری (بوسنی، کوبا، قرقیزستان، پاکستان و تونس) بر سهم بازار ایران در این کشورها بررسی میشود. دادههای مورد استفاده از پایگاه WITS استخراج شدهاند. با استفاده از روش تفاضل سهگانه، روند تجاری فیمابین ایران و کشورهای طرف توافق، کنترل شده و سهم بازار ایران نسبت به سهم بازار کشورهای ثالث سنجیده شده است. نتایج نشان میدهد دو پیمان کوبا و بوسنی هیچ اثر معناداری بر سهم بازار ایران در این دو کشور نداشتهاند. پیمان با تونس و قرقیزستان اثر منفی داشتهاند که اولی نسبت به تمامی تصریحهای بهکاررفته مستحکم است. تنها پیمان با اثر مثبت، توافق ایران و پاکستان است که پس از کنترل روند تجاری و بهخصوص در سالهای پس از تحریم، منجر به تحکیم موقعیت کالای ایرانی نسبت به مشابه خارجی شده است، هرچند که شوکهای تجمیعی فیمابین دو کشور منجر به کاهش حجم این بازار شدهاند. ارزیابی توافقات پیشین اگرچه درمجموع منفی گزارش میشود، مطالعات آتی میتوانند به این سؤال دشوار پاسخ دهند که چه روش بهینهای برای انتخاب لیست کالایی طرف ایرانی وجود دارد تا با اطلاعات زمان t، مزیتهای نسبی صادرکنندگان ایرانی در زمان آینده را پیشبینی کرده تا توافقات آتی کشورمان منجر به استحکام بازار کالای ایرانی شود و بینتیجه نماند. البته گفتنی است که در اتخاذ سیاست ادامه و یا توقف توافقات ترجیحی در آینده، در کنار اثر منفی فوق، اثر برونریز یادگیری برای تیم مذاکرهکنندهی ایران که در سالهای آتی وارد مذاکرات دشوار سازمان تجارت جهانی خواهند شد را نباید ازنظر دور داشت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |