شواهد قوی وجود دارد که نشان میدهد نرخ ترجیح زمانی، به تاخیر زمانی و دوری و نزدیکی گزینهها در زمان حال حساسیت دارد و نرخ ترجیح برای دورههای دورتر، کمتر از زمانهای نزدیک است. به بیان دیگر، افراد در رفتار بیندورهای خود به سمت اکنون تورّش دارند. هدف از این پژوهش، آزمودن این فرضیه است که نبود اطلاعات کافی نسبت به آینده، باعث میشود تا هزینۀ مبادله پسانداز (مصرف در دورۀ آینده) بیش از هزینۀ مبادله مصرف در زمان حال باشد؛ از اینرو، افراد دچار ناسازگاری زمانی میگردند. برای آزمون این فرضیه، پس از بررسی نظری موضوع، اقدام به بررسی این فرضیه با روش آزمایشگاهی شده است. امروزه، روشهای آزمایشگاهی گوناگونی برای اندازهگیری این ترجیحها مورد استفاده قرار میگیرد. در این پژوهش، پارامترهای ترجیح زمانی افراد با دو روش متداول «بودجه زمانی محدب» با فرض یک تابع مطلوبیت «ریسکگریزی نسبی ثابت» و «فهرست قیمتی چندگانه» با فرض تابع مطلوبیت خطی اندازهگیری، و نتایج با یکدیگر مقایسه شدهاند. نتایج نشان میدهند که در آزمایش بودجۀ زمانی محدب نسبت به فهرست قیمتی چندگانه، افراد، اکنونگرایی کمتری نشان میدهند. همچنین، در هر دو روش، افرادی که اطلاعات ناقصتری در مورد نحوه و زمان پرداختها دریافت میکنند، دچار ناسازگاری زمانی بیشتری میشوند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |