در این مقاله، با استفاده از روشهای نوین اقتصادسنجی، تجزیههای واریانس (VDCs) و توابع واکنش آنی (IRFs) تعامل میان متغیرهای دستمزد، بهرهوری و نرخ بیکاری در اقتصاد ایران را در کوتاهمدت و بلندمدت بررسی مینماییم. در مجموع، نتایج حاصله دلالت بر آن دارند که نظریههای نئوکلاسیک به تنهایی نمیتوانند حقایق موجود در بازار کار اقتصاد ایران را توضیح دهند و تشخیص دوگانگی بازار کار برحسب بخش رسمی و غیررسمی برای فهم نوسانهای نرخ بیکاری، عرضه و تقاضای نیروی کار و همچنین سیاستگذاریهای مربوطه بسیار اساسی است. استفاده مؤثر از بخش غیررسمی برای ایجاد اشتغال و درآمد و توجه بیشتر به بهرهوری در بخش رسمی یا مدرن برای حصول به هدف کاهش نرخ بیکاری و هم زمان افزایش قدرت رقابتپذیری بخش مدرن ضروری است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |