موفقیت نسبی همگرایی در اروپا، موجب شده است که سایر مناطق جهان به ایجاد ترتیبات منطقهای، به منظور رشد و توسعه اقتصادی و ترویج صلح و دوستی در منطقه فکر کنند. شکلگیری سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) برای این منظور صورت گرفته است. هر چند در نگاه اول، شاید مقایسه دو تشکل منطقهای مذکور، چندان متناسب با اهداف، اساسنامه، عملکرد و شرایط آنها نباشد، ولی بیشک برخی از دولتهای اکو، عملکرد فعلی آن را مطلوب ارزیابی نمیکنند و آرزوی تحقق وضعیت بهتری را دارند. در مقاله حاضر، تلاش میشود دغدغههای اکو با الهام از موفقیت نسبی اتحادیه اروپا مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، مشکلات اکو را می توان در دو زمینه ساختاری، مانند فقدان و عدم دموکراسی بالنده و لیبرالیسم اقتصادی، آسیبپذیری ژئوپلیتیکی و نفوذ منفی قدرتهای فرامنطقهای و نیز فقدان و عدم تحقق راهبردهای تجاری مورد ارزیابی قرار داد. طبق نتایج پژوهش حاضر، اکو هنوز نتوانسته است به اولین گام همگرایی دست یابد که وحدت گمرکی است. از این رو، انگیزه اعضا برای ارتقای آن کاهش یافته است. ولی نگارندگان مقاله حاضر، درباره سرنوشت اکو ناامید نیستند. در پژوهش حاضر، وضعیت اتحادیه اروپا، ایدهال و بدون مشکل تلقی نمیشود، ولی از دیدگاه واقعگرایانه، موفقیت این اتحادیه در همگرایی منطقهای، مدلی قابل اعتنا در سطح جهان ارزیابی میگردد. از این رو، تجارب اروپا در پیشبرد همگرایی اکو میتواند سودمند باشد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |