هدف از ارائه این مقاله آن است که در چارچوب محورهای اصلی گردهمایی "بررسی مسئله فقر و فقرزدایی در ایران" به ویژه محور پانزدهم آن، یعنی "نفق انفاق، زکات،خمس و وقف در امر فقرزدایی" بررسی مقایسه ای از نظریه فقرزدایی اسلامی و نظریه های فقرزدایی دیگر که عمدتاً ریشه های انگلوساکسونی دارند به عمل آید تا شاید بدین وسیله و برای اولین بار جایگاه نظری فقرزدایی اسلامی در میان نظریه های فقرزدایی انگلوساکسون مشخص گردد.
موضوع مقاله از آن جهت حایز اهمیت است که به نظر برخی از اقتصاددانان رفاه ممکن است این گونه جلوه نماید که مبانی نظری فقرزدایی اسلامی در مقابل نظریه های فقرزدایی انگلوساکسون قرار دارد. بدین معنا که تئوری فقرزدایی اسلامی برخلاف تئوریهای فقرزدایی انگلوساکسون به هدف کارایی اقتصادی (Economic Efficiency) بی تفاوت بوده و اولویتی خاص برای نیل به هدف عدالت اقتصادی (Economic Equity) قایل است. در این مقاله با استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل و متدولوژی مدرن اقتصاد رفاه انگلوساکسونی این بحث مهم مطرح خواهد گردید که نظریه فقرزدایی اسلامی که 14 قرن از قدمت فکری آن می گذرد با تئوریهای فقرزدایی انگلوساکسون که بیش از دو قرن از تاریخ تفکر و تدوین تکاملی آن نمی گذرد کاملاً سنخیت دارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |