اقتصاددانان غالباً به تفکیک علم اقتصاد از اخلاق معتقد هستند و از سهم اخلاق در تبیین پدیدههای اقتصادی غفلت کردهاند. در اقتصاد توسعه، به عنوان یکی از شاخههای مهم علم اقتصاد، این غفلت بیش از هر حوزه دیگری مشاهده میشود. هدف از تألیف مقاله حاضر آن است که نشان دهد اخلاقیات در علم اقتصاد، بهطور کلی، و اقتصاد توسعه، بهطور خاص، اهمیت تعیینکنندهای دارد. اخلاق توسعه به این دلیل مطرح میشود که به مسائل اخلاقی مطرح در اقتصاد توسعه پاسخ گوید. اما ظاهراً پاسخ اقتصاددانان توسعه در این زمینه کافی نیست. تحلیل سه مقوله اخلاقی مطرح در توسعه (ارزشها، اصلاحات اقتصادی و نابرابری) که در توسعه اقتصادی نقش دارند، نشان میدهد که به پرسشها و مسائل اخلاقی در اقتصاد توسعه به راحتی نمیتوان پاسخ گفت و برای حل این مسائل، اقتصاددانان توسعه باید ابزارهای تحلیلی جدیدی معرفی کنند که تحقق این کار، خود مستلزم تعامل آنها با فیلسوفان اخلاق است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |