(پاراگراف نخست) اگر نگاهی بر نوشتاری در زمینه فقر بیندازیم، بی درنگ در می یابیم که توافق عام روی تعریف با معنایی از فقر، وجود ندارد. آنچه که تقریباً در همان نگاه نخست متوجه می شویم تعریفی کلی است که به همین جهت به راههای گوناگون قابل تفسیر می باشد. برای مثال، گزارش نهم در مورد سیاست توسعه دولت فدرال آلمان بیان می دارد که افراد مبتلا به فقر، قادر به اداره یک سطح قابل قبول و مناسب زندگی نیستند (BMZ 1992,13)، تقریباً هر فردی که در مورد موضوع فقر می نویسد، به یقین، با این نحوه تعریف موافق است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |