برنج، یکی از مهمترین منابع غذایی مورد نیاز افراد جامعه می باشد. در کشور ما حدود 75 درصد این محصول در استانهای گیلان و مازندران تولید می شود و تنها 25 درصد از تولید به سایر استانهای برنج خیز کشور اختصاص دارد. هدف این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر میزان عرضه برنج در کشور، برآورد الگوی عرضه به منظور تعیین میزان شدت تأثیر عوامل مختلف بر عرضه برنج و نیز به کارگیری نتایج بدست آمده به منظور اتخاذ سیاستهای مناسب برای افزایش عرضه برنج در کشور می باشد. در این پژوهش، از داده های سری زمانی (1350-1373) برای برآورد الگوی تعدیل جزئی "نرلاو" استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی عرضه برنج، نشان می دهد که نسبت قیمت برنج به قیمت کود با یک دوره تأخیر اثر معناداری بر میزان سطح زیرکشت برنج دارد. اما در کوتاه مدت، شالیکاران نسبت به قیمت برنج به قیمت کود واکنش شایان توجهی برای افزایش بازده در واحد سطح نشان نمی دهند. به نظر می رسد که این واکنش، بیشتر به دلیل افزایش قیمت نهادهای مصرفی و نیازهایی از قبیل آموزش بوده است. همچنین میزان بارندگی در افزایش بازده در واحد سطح موثرتر از افزایش سطح زیرکشت می باشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |