در این مقاله، با تأکید بر این نکته که استان تهران رشد یافته ترین استان کشور است، برخی جنبه های بارز این رشد یافتگی نشان داده شده است. از جمله، سهم شایان توجه استان در امور آموزش عالی، بهداشت و درمان و صنعت به تصویر کشیده شده و با شاخصهای جمعیتی، از قبیل بعد خانوار، درصد باسوادی، بار تکفل و نرخ بیکاری نیز اشاره شده است که همگی آنها، در مقایسه با متوسط کشور، نشاندهنده رشد یافتگی بیشتر استان می باشند.
پرسشی که مطرح شده، این است که چرا به رغم سرمایه گذاریهای انجام شده و اقدامات عمرانی به عمل آمده، استان با مشکلات جدی روبه رو است و دامنه و ابعاد این مشکلات در حال گسترش است. تشکیل و ادامه حیات جوامع حاشیه ای در جوار جوامع اصلی استان با ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی کاملاً متفاوت، پدیده ای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
مشکل فضای آموزشی، در هر دو جامعه شهری و روستایی استان وجود دارد. استان تهران از نظر شاخص تراکم دانش آموز، بدترین وضعیت را بین استانهای کشور داراست. این مشکل در جوامع حاشیه ای بسیار حاد بوده و در نقاط بحرانی استان تراکم کالبدی دانش آموز در کلاس، به ارقام غیرقابل قبولی می رسد. در بررسی مسائل جمعیت استان، مشخص می گردد که بیش از 10 درصد جمعیت استان در سال 1370، طی پنج ساله گذشته یا وارد استان شده یا در درون آن جابه جا شده اند. این حجم چشمگیر مهاجران، مسائل و مشکلات متعددی را با خود وارد استان کرده است.
شهرها، شهرکها و آبادیهای پرجمعیتی که عمده جمعیت آنها را مهاجران تشکیل می دهند، ترکیبهای ویژه ای دارند. پایین بودن نرخ باسوادی، بالا بودن بار تکفل و بعد خانوار، کمبود فضای آموزشی و کمبود بسیاری از امکانات اولیه زندگی، از ویژگیهای مشترک این سکونتگاههاست.
ورود این مهاجران به مشکلات استان دامن زده و سرمایه گذاریهای بسیاری را تحمیل می نماید. روشن است که دامنه نیاز مهاجران نامحدود است، زیرا در صورتی که نیاز آنها برآورده شود، باعث می شود که نیازهای جدیدی سربرآورد و سرمایه گذاری بیشتری انجام گیرد. این امر، به نوبه خود، به معنای ایجاد فرصت شغلی بیشتر، یعنی ورود مهاجران بیشتر و ادامه مشکلات، که البته با دامنه و ابعاد وسیعتر است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |