، s.tavassoli92@gmail.com
چکیده: (139 مشاهده)
در سالهای اخیر، کشور با مقادیر بیسابقهای از کسری بودجه دولت و نرخ تورم مواجه بوده است. تخلیه انواع ناترازیها در اقتصاد بهویژه ناترازیهای بودجهای و بانکی میتواند از جمله عوامل کلیدی اثرگذار بر تورم شناخته شود. بررسی نظریههای موجود نشان میدهد که هیچ اتفاق نظر واحدی در رابطه بین کسری بودجه و تورم وجود ندارد. در این مطالعه، روابط بین متغیرهای پولی (تورم، پایه پولی)، کسری مالی دولت (کسری تراز عملیاتی و کسری بودجه عمومی)، تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز حقیقی، و درآمد نفتی در چهارچوب یک سیستم پویای تصحیح خطای برداری جزئی در بازه زمانی 1370-1401 موردبررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که کسری مالی دولت در بلندمدت تاثیر مثبت و معناداری در پایهپولی دارد. علاوهبراین، پایهپولی خود تاثیر بلندمدت مثبتی بر تورم دارد. بررسی علیت بین متغیرها نیز حاکی از وجود یک علیت یک طرفه از پایهپولی و کسری تراز عملیاتی به نرخ تورم است. رابطه یکطرفه دیگری بین کسری تراز عملیاتی و پایهپولی نیز وجود دارد که نشان میدهد کسری تراز عملیاتی میتواند علت پایهپولی شناخته شود. در مجموع، یافتههای مدل تجربی نشان میدهد که تغییرات پولی در کشور هنوز تابع کسری بودجه دولت است و هم عوامل پولی و هم عوامل بودجهای نقش کلیدی در ایجاد تورم در کشور دارند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اقتصاد کلان دریافت: 1403/8/5 | پذیرش: 1403/9/10