در طول سده بیستم، دولتها سهم بیشتری از درآمد ملی را به مخارج خود اختصاص داده اند. در بحث راجع به رشد مخارج دولتی در کشورهای در حال توسعه، سه پرسش مطرح می گردد. مخارج دولتی این کشورها در مقایسه با کشورهای صنعتی چگونه است؟ چه عواملی، رشد مخارج دولتی را تبیین می نماید؟ این رشد مخارج، چه تأثیراتی بر روی رشد اقتصادی دارند؟ سهم مخارج دولت از محصول ناخالص داخلی در کشورهایی که دارای درآمد کم یا متوسط می باشند، در مقایسه با کشورهای با اقتصاد صنعتی مبتنی بر بازار به طور متوسط کمتر بوده است و با اندک موارد استثنائی در حال رشد می باشد. عوامل بسیاری، از جمله، ایدئولوژی، مسائل جمعیتی، کشش درآمدی مثبت برای کالاهای عمومی، افزایش هزینه کالاهای عمومی نسبت به کالاهای خصوصی و شاید هم نظریه و عمل توسعه، چنین رشدی را تبیین می نمایند. در تجربه به اثبات رسیده است که همبستگی شدیدی بین مخارج دولتی و رشد اقتصادی وجود ندارد. اندازه دولت ممکن است مناظره و بحثهای ایدئولوژیک زیادی را پدید آورد، اما این بحث که سطح کل مخارج دولت به عنوان عامل مهمی در تعیین نرخ رشد اقتصادی دخالت دارد، کمتر مورد حمایت قرار گرفته است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |